نویسنده : هنگامه - ساعت 22:52 روز یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:,

فروش مجموعه کامل فیلم های رومن پولانسکی Roman Polanski 

 رومن پولانسکی Roman Polanski

 

 

1- محله‌ی چینی‌ها    Chinatown

بازیگران:جک نیکلسون

محله چینی ها شاهکاری است سرشار از ادای دین های ریز و درشت به رمان سیاه و بخصوص ریموند چندلری که اتفاقا فیلم با نگاه به رمانی از او ساخته شده. ولی فیلم پولانسکی تفاوت ساختاری مهمی با قالب داستان سیاه دارد: در داستان سیاه فقط خواننده است که غافلگیر میشود اما اینجا، گشایش راز آخر فیلم حتی جک نیکلسون را هم در امان نمیگذارد! با این همه فیلم فقط فیلمی که به ژانر نوآر - آنهم در سالهای حقارتش - آبرو ببخشد نیست. اگر سناریو پر از ظرافتهای داستانهای کاراگاهی است، از این سمت طراحی صحنه تمام تلاشش را در بازآفرینی حال و هوای دهه 30 میکند. و یا موسیقی گلداسمیت هم گمانم بیشتر به جنبه های رومانتیک فیلم نظر دارد. از سوی دیگر، بازی های فیلم هم چشمگیر است؛ حتی جان هیوستن پا به سن گذاشته، حتی خود پولانسكی كه سروكله اش تنها برای لحظاتی در فیلم پیدا میشود! جوایز: نامزد مهمترین جوایز اسکار و برنده اسکار بهترین سناریو، برنده جوایز اصلی گلدن گلاب، برنده جوایز اصلی بفتا، و جزء ده فیلم برتر سال از نگاه تایم.

 

2-  چاقو در آب    Knife In The Water

بازیگران:جولانت یومکا

 

3- بچه رزماری   Rosemary's Baby

بازیگران:میا فارو، جان کاسویتز

فیلمی با داستان پردازی قوی پولانسکی - این فیلم مخاطب ر1 تا پایان در شك و ابهام غرق می کند درست مثل خود رزمری، و درست در جایی كه بیننده انتظار دارد همه چیز خیلی عادی تمام شود، رومن پولانسكی همه چیز را غیر عادی تمام میكند، اینجاست كه مخاطب میفهمد كه خیلی هم باهوش نبوده است.

 

4- دزدان دریایی    Pirates

بازیگران: والتر متیو، دامین توماس

 

5- پیانیست   The Pianist

بازیگران:آدریان برودی

“پیانیست” در سال ۲۰۰۲ به کارگردانی “رومن پولانسکی” سرشناس ساخته شد. “پیانیست” در سال ۲۰۰۳ نامزد ۷ اسکار و برنده‌ی ۳ تا آز آن‌ها شد. فیلم، داستان یک  پیانیست را در جنگ جهانی دوم روایت می‌کند که همراه دیگر ان به وسیله‌ی آلمان‌ها در موقعیت‌های سخت زندگی قرار می‌گیرند. داستان بر اساس کتابی نوشته‌ی Wladyslaw Szpilman ساخته شده که Ronald Harwood با پرداخت به آن و نوشتن فیلم‌نامه بر اساس آن جایزه‌ی اسکار را نصیب خود کرد. باریگر فیلم “آدرین برادی” با ایفای استادانه این نقش خود را برنده‌ی اسکار بهترین بازیگر تقش اول نیز کرد. فیلم به زیبایی فضای کلاسیک دهه‌ی ۴۰ میلادی را همراه موسیقی فراموش نشدنی پیانو به تماشاچی القا می‌کند.

 

6- مرگ و دوشیزه   Death And The Maiden

بازیگران:بن کینگسلی

 

7- الیور تو ییست   

بازیگران:بن کینگزلی.بارنی کلارک 

 پولانسکی این فیلم را بر اساس رمان مشهور اولیور تویست اثر نویسنده ی شهیر انگلیسی چالز دیکنز ساخته است.

 

8- تراژدی مکبث   The Tragedy Of Macbeth

بازیگران:جان فینچ، فرانسیسکا انیس

براساس نمایشنامه شکسپیر

 

9- دروازه نهم   The Ninth Gate

بازیگران:جانی دپ

دین کوروسو (دپ) دلال کتابهای کمیاب است و با تهیه این گونه کتابها برای کلکسیونرهای ثروتمند روزگار میگذراند. یک میلیونر نیویورکی به نام بوریس بالکان (لانگلا) از او می خواهد دو نسخه دیگر کتاب "دروازه نهم به قلمرو پادشاهی سایه ها" را که یکی در پرتغال و دیگری در فرانسه است، بیابد. در افسانه ها آمده که این کتاب با همدستی شیطان نوشته شده و به همین دلیل نویسنده اش زنده زنده در آتش سوزانده شده است. قصد بوریس این است که با مقایسه کتابی که دارد با دونسخه دیگر ، نسخه اصلی را تشخیص دهد اما...

 

10- خون آشام کشان نترس   The Fearless Vampire Killers (Dance of the Vampires)

بازیگران:جک مک گوران، رومن پولانسکی

این فیلم در ایران با نام « رقص خون آشام ها » نیز شناخته می شود. پولانسکی در این فیلم نشان میدهد که در خلق موقعیت های طنز استاد است.علاوه بر موقعیت های طنز استثنایی اشاره به فعالیت های پروفسور آلبرت انیشتین را هم در فیلم میبینم.همچنین بازی بازیگران از جمله خود رومن پولانسکی.

 

11- مستاجر   The Tenant (Locataire, Le)

بازیگران:رومن پولانسکی، ایزابل آدجانی

از فیلمهای خوب پولانسکی که خودش نقش اول فیلم را دارد. ـ داستان: ترلكوفسكی (پولانسکی) مردی آرام و معمولی خانه ای در فرانسه اجاره میكند كه مستاجر قبلیش خودكشی كرده است. او به همسایگان و صاحبخانه ی خود مشكوك می شود كه گویا قصد دارند او را به سرنوشت مستاجر قبلی دچار كنند ...

 

12- تنفر   Repulsion

بازیگران:کاترین دنیویه

این فیلم در ایران با نام انزجار نیز شناخته می شود. ـ چیزهایی كه " انزجار " را تبدیل به فیلمی به یاد ماندنی می كنند ، لزوما چیزهای دل نشین و شیرینی نیستند . خود ویرانگری ، آشفتگی ، تنهایی ،‌زندگی پر از رازها و دروغ های موهوم و مرموز ،‌كودكی ناتمام و درگیری ابدی با مفهوم پیچیده ای به اسم خانواده ‌در فیلم ها ، هر جا كه در لوای تیرگی و خشونت رفته اند معمولا طعم تلخی هم از خودشان به جا گذاشته اند . نتیجه در مورد " انزجار " ، رساله ای بدبینانه در مورد سرشت انسان است . این كه آدم چطور می تواند دنیا را روی سر خودش خراب كند و از زندگی ،‌رسما هیچ لذتی نبرد . پولانسكی نشان مان می دهد كه فروپاشی ،‌لزوما پدیده ای پیچیده و ناشناخته نیست . این ،‌چیزی است كه برای هر كس می تواند اتفاق بیفتد . دنیای دور و بر ،‌دنیای نا امن و شلوغی است و در این دنیا ، هر كس كه بتواند ارزش زیستن را درك كند كم كاری نكرده است.

 

13- ماه تلخ   Bitter Moon

بازیگران:کریستین توماس

فیلم نامه این فیلم را جف گراس بر اساس کتابی به همین نام از نویسندهٔ فرانسوی پاسکال بروکنر نوشته است. ـ داستان: زوج انگلیسی رسمی و متشخص، نایجل و فیونا برای هفتمین سالگرد ازدواج خود تصمیم گرفته‌اند که به هند بروند. آنها قرار است با کشتی به استانبول بروند. در طول سفر با زوجی دیگر آشنا می‌شوند؛ میمی زن فرانسوی و شوهر آمریکایی فلج او اسکار که نویسنده‌ای شکست‌خورده است. در طول سفر نایجل داستان زندگی اسکار با میمی را از زبان اسکار می‌شنود.

 

14- تس    TESS

بازیگران:آناستازیا کینسکی

 

15- دیوانه‌ وار   Frantic

بازیگران:هاریسون فورد

 

16- فیلم های کوتاه رومن پولانسکی  A short film By Roman Polansky

 ٨فیلم از سال1957 تا سال 1962      

 

17- تشریفات ساده   A Pure Formality (Pura formalità, Una)

کارگردان:جوزپه تورناتوره...بازیگر:رومن پولانسکی ، ژرار دپاردیو

جوزپه تورناتوره پس از فیلم موفق سینما پارادیزو چندین فیلم دیگر ساخت که موفقیت چندانی نداشت. تمام نیروی نهفته و حس سرشار تورناتوره در فیلم متفاوت " تشریفات ساده" بروز می کند. آری ، تورناتوره دراین فیلم جذاب دو بازیگر مطرح سینمای جهان، ژرار دپاردیو و رومن پولانسكی  در آن به ایفای نقش پرداخته اند. داستان با دستگیری ژرار دوپاردیو در نقش اوناف، که یک رمان نویس مشهور فرانسوی است و در شهر کوچکی در نزدیکی خانه اش در حالی که از نفس افتاده و حالت عصبی شدیدی دارد، آغاز می شود. اگرچه که هنوز او را از دلیل بازداشتش مطلع نکرده اند، اما پلیس محلی از اداره مرکزی پلیس کمک می خواهد و آنها هم کارآگاه خبره ای را که نقش او را رومن پولانسکی بازی می کند می فرستند تا از اوناف درباره جسد تکه تکه شده ای که در اطراف خانه او پیدا شده تحقیق به عمل آورد. تقریبا تمام سیر روایی داستان در اداره پلیس می گذرد، و دو طرف درگیر با برخوردها و یادآوری ها و مرور آنچه که در بیرون اتفاق افتاده سعی در بازسازی واقعیت دارند. با این حال با بهره گیری از فلاش بک و تحریف واقعیت و توسل به دروغ، این دو شخصیت همچون تردستان ماهر به اعماق حقیقت می روند تا بالاخره اسرار آن جنایت هولناک را در برابر چشمان حیرت زده بیننده کشف کنند. داستان این فیلم بهانه ای شده بود برای تورناتوره تا به وسیله آن بتواند حقایق بزرگتر زندگی را حلاجی کند. حقایقی مثل طبیعت حافظه و توانایی انسان در بازسازی واقعیت و مسایل فلسفی از این دست که یادآور یادداشت های فلسفی کافکا و بکت است.

 

18- رومن پولانسکی : متهم و مجرم / Roman Polansky: Wanted and Desired

کارگردان:مارینا زنووویچ   مستندی در باره پولانسکی 2008 

 

19- انتقام   Revenge (Zemsta) 

کارگردان:آندره وایدا...بازیگر:رومن پولانسکی

 


نویسنده : هنگامه - ساعت 22:50 روز یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:,

 




کریستوف کیشلوفسکی (Krzysztof Kieslowski)
زاده ۲۷ ژانویه سال ۱۹۴۱ در ورشو، ‌لهستان، وفات ۱۳ مارس ۱۹۹۶ ورشو. کارگردان مشهور لهستانی که در جهان بیشتر با فیلمهای سه‌رنگ و ده‌فرمان شناخته می‌شود.

کیشلوفسکی در شهر ورشو به دنیا آمد و در چند شهر کوچک رشد کرد. همراه با پدر مهندسش که مبتلا به سل بود به شهرهای مختلفی در پی بهبودی می‌رفت . در ۱۶ سالگی در یک دوره آموزش آتش‌نشانی شرکت کرد اما پس از ۳ ماه آن را رها کرد. در سال ۱۹۵۷ بدون هدف شغلی وارد دانشگاه ورشو در رشته کارشناسی تئاتر شد چون یکی از بستگان او آنجا را اداره می‌کرد. سپس تصمیم گرفت کارگردان تئاتر شود اما آن زمان دوره کارگردانی تئاتر نبود پس تصمیم گرفت سینما را به عنوان راه واسط انتخاب کند.

ترک دانشگاه و کار به عنوان خیاط تئاتر، کیشلوفسکی علاقه‌مند به تحصیل در مدرسهٔ فیلم لودز بود جایی که دو کارگردان دیگر لهستانی، آندره وایدا و رومن پولانسکی را تربیت کرده بود. دو بار درخواستش رد شد. برای نرفتن به خدمت سربازی در این زمان او دانش‌آموز هنر شد سپس یک رژیم غذایی سخت گرفت تا معافیت پزشکی بگیرد. پس از چند ماه تلاش برای سربازی نرفتن بالاخره برای بار سوم مدرسه لودز درخواست او را پذیرفت.

او از سال ۱۹۶۴ تا ۱۹۶۸ در آنجا بود. جایی که حکومت آزادی هنری نسبتاً ‌زیادی به آن مدرسه اعطا کرده بود. پس از آن کیشلوفسکی به سرعت علاقه‌اش را به تئاتر از دست داد و تصمیم گرفت فیلم مستند بسازد.

فیلمها :
* کارکنان ۱۹۷۵
* زخم ۱۹۷۶
* Camera Buff (خوره دوربین) ( آماتور ) سال ۱۹۷۹
* Blind Chance ( شانس کور )سال ۱۹۸۱
* بی‌پایان ۱۹۸۴
* ده‌فرمان ۱۹۸۸
* فیلمی کوتاه درباره کشتن ۱۹۸۸
* فیلمی کوتاه درباره عشق ۱۹۸۸
* زندگی دوگانه ورونیکا ۱۹۹۰
* سه رنگ: آبی ۱۹۹۳
* سه رنگ: سفید ۱۹۹۴
* سه رنگ: قرمز ۱۹۹۴

مستندها:
* از شهر اودز ۱۹۶۹
* من سرباز بودم ۱۹۷۰
* کارگران ۷۱: در نبود ما، چیزی درباره ما نیست ۱۹۷۱
* زیرگذر ۱۹۷۳
* عشق اول ۱۹۷۴
* شرح حال ۱۹۷۵
* بیمارستان ۱۹۷۶
* آرامش ۱۹۷۶
* نمی‌دانم ۱۹۷۷
* از دیدگاه کارگر شب‌کار هتل ۱۹۷۸
* Talking Heads سال ۱۹۸۰
* ایستگاه ۱۹۸۰
* روز کاری کوتاه ۱۹۸۱

نویسنده : هنگامه - ساعت 22:49 روز یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:,

 




تام تیکور
کارگردان آلمانی در سال ۱۹۶۵متولد شد
. (Tom Tykwer )

او که از دوران کودکی علاقه شدیدی به سینما داشت، اولین فیلم کوتاه خود را در ۱۱ سالگی، با استفاده از فیلم سوپر هشت میلیمتری ساخت و به ساخت فیلم های کوتاه وبلند پرداخت تادر سال ۱۹۹۷ فیلم لولا می‌دود را ساخت. فیلم بر اساس فیلمنامه ای از خودش ساخته شد که باعث شهرت جهانی او شد.

او «پرنسس و سلحشور» را در سال ۲۰۰۰ ساخت که مورد توجه منتقدین و مخاطبین عام قرار گرفت. فیلم های بعدی او «بهشت» بر اساس فیلنامه ای از کریستف کیشلوفسکی، «حقیقی» ایپیزودی در فیلم «پاریس دوستت دارم» درسال ۲۰۰۴ و «عطر:داستان يک قاتل » در سال ۲۰۰۶، هستند.

تام تيکور آهنگسازي کليه فيلم‌هايش را خودش بر عهده داشت است



فیلم‌شناسی
زمستان خواب‌ها 1997
بدولولا، بدو ۱۹۹۸
پرنسس و سلحشور ۲۰۰۰
بهشت ۲۰۰۲
حقیقی ۲۰۰۴ ( اپیزودی از فیلم «پاریس دوستت دارم» )
عطر: داستان يک قاتل ۲۰۰۶

جوایز

جایزه طلایی جشنواره فیلم های کوتاه آلمان ۲۰۰۴ برای فیلم «حقیقی»

نویسنده : هنگامه - ساعت 22:41 روز یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:,

 



اسکورسیزی در فلاشینگ نیویورک و در خانواده‌ای ایتالیایی آمریکایی به دنیا آمد. مارتین کودک نحیف و رنجوری بود که اکثر اوقات به خاطر بیماری آسم در خانه به سر می‌برد. مادر و پدرش که هر دو متولد 1912 بودند و هر دویشان هم در دهه نود از دنیا رفتند در آن زمان در صنعت پوشاک مشغول بودند و در همان مواقع بود که مارتین هوای سینما به سرش زد. به همین خاطر آرزوی اصلی‌اش که کشیش‌شدن بود رها کرد و از مدرسه علوم مذهبی مستقیما به دانشگاه فیلمسازی نیویورک رفت تا در سال 1966 مدرک تحصیلی اش را دریافت کند.

او پس از فارغ‌التحصیلی شروع به ساخت فیلم‌های کوتاهی کرد که مشهورترین اشان صورت‌تراشی بزرگ است

فیلم‌شناسی

* خیابان اشرار (خیابانهای پایین شهر) (۱۹۷۳)
* آلیس دیگر اینجا زندگی نمی‌کند (۱۹۷۳)
* راننده تاکسی (۱۹۷۶)
* نیویورک، نیویورک (۱۹۷۷)
* گاو خشمگین (۱۹۸۰)
* سلطان کمدی (۱۹۸۳)
* بعد از ساعت‌ها (۱۹۸۵)
* رنگ پول (۱۹۸۶)
* آخرین وسوسه مسیح (۱۹۸۸)
* بخشی از قصه‌های نیویورکی (۱۹۸۹)
* رفقای خوب (۱۹۹۰)
* تنگه وحشت (۱۹۹۱)
* عصر معصومیت (۱۹۹۳)
* کازینو (۱۹۹۵)
* كوندون (۱۹۹۷)
* احیای مردگان (۱۹۹۹)
* دار و دسته‌های نیویورکی (۲۰۰۲)
* هوانورد (۲۰۰۴)
* داستان کوسه (۲۰۰۴) (گوینده)
* جدا شده (مرحوم) (2006
2012 هوگو
2010 s hutter island 


نویسنده : هنگامه - ساعت 22:39 روز یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:,

 




آندره تارکوفسکي کارگردان روسی، در منطقه ی ایوانوونای شوروی به دنیا امد. پدرش شاعر برجسته ارسنی تارکوفسکی و مادرش ماریا ایوانووا ویشنیاکووا بود. فیلم های تارکوفسکي مضامین فلسفی و شاعرانه دارند. از این رو تارکوفسکي را شاعر سینما لقب داده اند. از مشخصه های اصلی فیلم های او ریتم کند و سکانسهای طولانی هستند. به عنوان مثال در فیلم نوستالژیا دقت کنید به سکانسی که شخصیت اصلی فیلم می خواهد با شمع روشن از عرض رودخانه بگذرد.

فیلم شناسی آندره تارکوفسکی :
کودکی ایوان ( 1962 )
اندری روبلف ( 1966 )
سولاریس ( 1972 )
آینه ( 1974 )
استاکر ( 1979 )
نوستالژیا ( 1983 )
ایثار ( 1986 )


فیلمنامه ها:
باد ملایم ( با همکاری گرنشتاین ) ( 1986 )
هوفمانیانا ( 1975 )
ساردور ( با همکاری الکساندر میشارین ) ( 1978 )

نویسنده : هنگامه - ساعت 22:34 روز یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:,

 



جیمز فرانسیس کامرون (زاده ۱۶ اوت ۱۹۵۴) کارگردان آمریکایی اهل کانادا است که بیشتر فیلمهای مهیج و تخیلی می‌سازد.

او در شهر کوچکی به نام کپوس کیسینگ در حومه انتاریو کانادا، نزدیک آبشار نیاگارا، به دنیا آمد. در پانزده سالگی هم‌زمان با تحصیلات متوسطه فیلم یک ادیسه فضایی (استنلی کوبریک) را دید و به سینما علاقه مند شد. خودش در این باره گفته‌است: «با دیدن این فیلم به فیلمسازی علاقه مند شدم. نمی‌توانستم تصور کنم که کوبریک چگونه این کارها را انجام داده‌است. مایل بودم آنچه را او انجام داده بود فرا بگیرم. چاره‌ای نبود جز اینکه دوربین سوپر هشت پدرم را قرض بگیرم و سعی کنم با سرعت‌های مختلف از اشیای دور و اطرافم فیلمبرداری کنم، و بعد نتیجه را روی پرده ببینم. او یک بار در زمانی که مسئول جابجایی غذای مدارس بود به سینما میرود و فیلم جنگ ستارگان را می بیندو زمانی که بیرون می آید به دوست خود میگوید:باید این فیلم را من می ساختم.»

در ایام نوجوانی خانواده اش به دهکده ارنج در جنوب کالیفرنیا نقل مکان کرد، و چندی بعد با خواندن کتابی درباره فیلمنامه نویسی با همکاری یکی از دوستانش یک فیلمنامه ده دقیقه‌ای نوشت، و آن را به طریقه ۳۵ میلی متری فیلمبرداری کرد. کامرون با این فیلم در رشته‌های جلوه‌های ویژه، تمهیدات سینمایی و شیشه شفاف دست به آزمایش و تجربه زد. خودش گفته‌است: «به کتابخانه USC رفتم و هر چه مربوط به تکنولوژی فیلم بود پیدا کردم و خواندم. از صفحات کپی می‌گرفتم و از صفحات دیگر یادداشت برمی داشتم. در تکنولوژی سینما مجانی فارغ التحصیل شدم. در دانشکده ثبت نام نکرده بودم، بلکه تمام اوقات در کتابخانه بودم. معمولاً کوهی از کاغذ و پوشه در کنارم بود تا بیاموزم که جلوه‌های ویژه چگونه انجام می‌شوند.»

کامرون پس از پایان تحصیلات به هالیوود رفت و در دهه هشتاد به عنوان فیلمنامه نویس و کارگردانی فن آور شناخته شد.

کامرون مانند بسیاری از کارگردان‌های آمریکایی فعالیت خود را از کمپانی «نیو ورلد پیکچرز» که متعلق به کارگردان آمریکایی راجر کورمن بود، آغاز کرد. کورمن به دلیل مشکلات فراوان که با صاحبان پر قدرت استودیوها، انجمن تولید کنندگان و انجمن پخش و توزیع فیلم در آمریکا داشت، کمپانی «نیو ورلد پیکچرز» را تأسیس کرده بود و هم به تهیه فیلم‌های تجاری پرفروش می‌پرداخت، و هم امکان تهیه فیلم‌های هنری فیلم سازان اروپایی مثل فرانسو تروفو، فدریکو فلینی و اینگمار برگمن را فراهم کرد.

جنگ فراسوی ستارگان نخستین فیلمی بو که کامرون در آن به عنوان طراح و سازنده صحنه‌ها از خود ابتکار عمل نشان داد، و در به تصویر کشیدن فیلمنامه‌ای که جان سی لز با الهام از فیلم هفت سامورایی نوشه بود قدرت استعداد و خلاقیت خود را به کار گرفت. کهکشان وحشت و فرار از نیویورک(۱۹۸۱) فیلم‌های دیگری هسنتد که کامرون در برنامه ریزی تولید و مسئولیت جلوه‌های ویژه آنها همکاری داشت. در چنین موقعیتی راجر کورمن فرصتی طلایی برای کامرون فراهم کرد تا نخستین فیلم خود را در سال ۱۹۸۱ به نام پیرانا ۲: تخم ریزی کارگردانی کند. قسمت اول این فیلم جان سی لز و جودانته با الهام از آرواره‌ها (فیلمی از استیون اسپیلبرگ) نوشته و ساخته بودند. پیرانا ۲ فیلمی با ساختار سینمایی ضعیف بود و در نمایش عمومی از جهت تجاری با شکست رو به رو شد.

جیمز کامرون پس از شکست پیرانا ۲ گفت: به آدمی شباهت داشتم که زیر آب مانده‌است. می‌دانستم که اگر قرار باشد روزی دوباره پشت دوربین فیلمبرداری قرار بگیرم، بایستی فیلمی برای خود بسازم. بنابراین شروع به نوشتن فیلمنامه کردم. من در جلوه‌های ویژه سابقه مفیدی داشتم. بنابراین طبیعی بود که سراغ فیلمنامه‌ای با موضوعی علمی و خیالی بروم، و چون می‌دانستم قادر نیستم برای تهیه این فیلم بیشتر از سه تا چهار میلیون دلار فراهم کنم داستانی علمی و خیالی نوشتم که ماجرای آن در دوره معاصر می‌گذرد.
جیمز کامرون در سال ۲۰۰۷

فیلم دوم کامرون ترمیناتور یا نابودگر بود که کامرون آن را با بازی آرنولد شوراتزنگر، مایکل بین، [لیندا هامیلتون] و پل وینفیلد ساخت.

برای تولید ترمیناتور ۶ میلیون دلار هزینه شد، و وقتی فیلم در سال ۱۹۸۴ درست به آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به نمایش در آمد کنایه‌ای بر «طلوع» عصر زمامداری رونالد ریگان قلمداد شد، و از آرنولد شوارتزنگر به عنوان مخوفترین فرانکشتاین نیم قرن اخیر سخن گفته شد.

پس از موفقیت غیر منتظره ترمیناتور، که ۸۴ میلیون دلار درآمد داشت، کامرون در نوشتن فیلمنامه رامبو اولین خون- قسمت دوم (۱۹۸۵) همکاری کرد و سپس در سال ۱۹۸۶ فیلم بیگانه‌ها را با بازی سیگورنیویور، کاری هن و مایکل بین ساخت.

فیلم بعدی جیمز کامرون ورطه نام داشت. ورطه در سال ۱۹۸۹ با بازی ادهریس، مری الیزابت و مایکل بین شاخته شد.
جیمز کامرون در پیاده‌روی شهرت هالیوود دسامبر ۲۰۰۹

نابودگر ۲: روز داوری پر آوازه‌ترین فیلم کامرون تا آغاز دهه نود میلادی است. او که ترمیناتور را با هزینه‌ای بالغ بر شش میلیون دلار ساخته بود، در حرکتی بلند پروازانه ترمیناتور ۲ را با هزینه‌ای بالغ بر یکصد میلیون دلار ساخت.

دروغ‌های راست فیلم دیگری از جیمز کامرون است که او در سال ۱۹۹۴ با بازی آرنولد شوارتزنگر، جیمی لی کرتیس و تام آرنولد با هزینه‌ای بالغ بر یکصدو بیست میلیون دلار ساخت.

و اما تایتانیک ساخته جیمز کامرون است که با فروش افسانه ایش کامرون را در مقام یکی از ثروتمندترین مردان جهان قرار داد.

پس از اینکه کشتی اقیانوس پیمای تایتانیک در سال ۱۹۱۲، با وزن شصت هزار تن و دویست و هفتاد متر طول، که از بلندترین آسمان خراش‌های آن روزهای نیویورک بلند تر بود، به آب انداخته شد و چند روز بعد با ۲۲۴۳ نفر مسافر و خدمه، بر اثر برخورد با کوه یخ در اقیانوس اطلس زیر آب فرو رفت، و ۱۵۱۳ نفر جان خود را از دست دادند. این حادثه اندوهبار به موضوع جذابی برای سینماگران در آمد تا فیلم‌هایی از این ماجرا عرضه کنند. نجات یافتگان از تایتانیک (۱۹۱۲)، تایتانیک(هربرت سپلین، ۱۹۴۳)، شب به یاد ماندنی(جرج روی هیل، ۱۹۵۷)، شب به یاد ماندنی(روی وارد بیکر، ۱۹۵۸)، تایتانیک(نسخه موزیکال)، مالی براون غرق ناشدنی(چارلز والتر، ۱۹۶۴)و شب یخی(نسخه آلمانی) فیلم‌هایی هستند که پیش از فیلم پر خرج و جاه طلبانه کامرون ساخته و عرضه شدند.

آنچه باعث ساخته شدن این فیلم توسط جیمز کامرون شد، در کلام خود او آشکار است: «دهم آوریل ۱۹۱۲. تکنولوژی آرزوی دو دهه انسان را با نمایش معجزه‌ای با شکوه تحقق می‌بخشد. در آن زمان چه چیز بهتر از به آب انداختن تایتانیک بزرگ‌ترین و باشکوه‌ترین وسیله نقلیه ساخته شده توسط انسان، می‌توانست نشانه تفوق انسان بر طبیعت باشد، اما فقط چهار روز ونیم بعد رویای انسان فرو می‌ریزد. افسانه این بانوی دریاها، کشتی رویاها، در کابوسی هولناک به پایان می‌رسد، و توان شکست ناپذیر انسان در برابر چشمان وحشت زده دو هزار و پانصد مسافر مغلوب ضعف‌های همیشگی انسان می‌شود، و آن چه باقی میماند تکبر، بی خیالی، آز و آسوده طلبی است که مسبب این فاجعه بود.»

فیلم موفق دیگر کامرون فیلم آواتار بود. فیلم نه تنها پرفروش‌ترین فیلم سال 2009 بود، بلکه پرفروش‌ترین فیلم تمام تاریخ سینماست. این فیلم علمی تخیلی باعث شد که کامرون برای بار دوم (بعد از تایتانیک) برای بدست آوردن جایزهٔ گلدن گلوب بهترین کارگردانی به روی سن برنده برود. او همچنین برای اسکار بهترین کارگردانی نیز کاندید شد هر چند که به همسر سابقش کاترین بیگلو و فیلم موفق او (مهلکه) باخت.

فیلم‌شناسی

* جنگ فراسوی ستارگان (۱۹۸۰، کارگردان هنری)
* تولدت مبارک جینی (۱۹۸۰، کارگردان)
* بلوا (۱۹۸۰، بازیگر)
* کهکشان وحشت (۱۹۸۱، کارگردان واحد دوم و طراح صحنه)
* پیرانا ۲: تخم ریزی (۱۹۸۱، کارگردان)
* نابودگر (۱۹۸۴، کارگردان)
* رمبو
* اولین خون- قسمت دوم (۱۹۸۵، نویسنده فیلم)
* بیگانه‌ها (۱۹۸۶، نویسنده فیلمنامه و کارگردان)
* ورطه (۱۹۸۹، نویسنده فیلمنامه و کارگردان)
* نقطه گسست (۱۹۹۱، تهیه کننده اجرایی)
* نابودگر ۲ : روز رستاخیز (۱۹۹۱، نویسنده فیلمنامه و کارگردان)
* دروغ‌های راست (۱۹۹۴، نویسنده فیلمنامه و کارگردان)
* روزهای عجیب (۱۹۹۵، مشارکت در تهیه و نگارش فیلمنامه)
* نابودگر ۲ : سه بعدی (١٩٩٦، نویسنده و کارگردان)
* تایتانیک (۱۹۹۷، نویسنده فیلم و کارگردان)
* آواتار (٢٠٠٩، نویسنده و کارگردان)

نویسنده : هنگامه - ساعت 22:34 روز یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:,

 




میکل‌آنجلو آنتونیونی (به ایتالیایی:
Michelangelo Antonioni)
(۲۹ سپتامبر ۱۹۱۲ - ۳۰ ژوئیه ۲۰۰۷)
فیلم‌نامه نویس و کارگردان ایتالیایی بود.

میکل‌آنجلو آنتونیونی در بیست ونهم سپتامبر سال ۱۹۱۲ در خانواده‌ای توانگر از زمین داران "فرارا" در اباختران ایتالیا زاده شد. فرارا شهریست در مرز میان "امیلیا" و "ونزیا" که بگفتهٔ آنتونیونی " شهر کوچکی است در دشت "پادوان" باستانی و خاموش" بنا به یادمان‌های خانواده اش در نزدیکهای ده سالگی او آدمک نگاره می‌زد و برای شان جایگاه بازی می ساخت. در نوجوانی به نگاره گری پرداخت و گرایش به چهره گری را بیشتر از چشم انداز سازی نشان می‌داد

آنتونیونی در ۲۳ سالگی دانشنامهٔ خودرا در رشتهٔ اقتصاد و بازرگانی از دانشگاه "بولونیا" دریافت نمود. اگرچه در هنگام دانشجویی اش بود که نوشتن داستان و نمایشنامه را آغاز کرد و برخی از آنها را نیز به پرده آورده و کارگردانی نمود. او در دانشگاه یکی از پایه گذاران گروه نمایش و قهرمان بازی تنیس بود. همچنین او برای گاهنامه‌های شهرش بازنگری‌های خرده گیرانه از فیلمهای آمریکایی و ایتالیایی می‌نوشت و اندکی از آن پس برآن شد تا که خود به فیلمسازی بپردازد.

برای نخستین کارش او می خواست فیلم گواهاکی از زندگی بیماران روانی بسازد " نخستین باری که با دوربین فیلمبرداری (۱۶ میلیمتری بل اند هاول ) نگریستم در آسایشگاه بیماران روانی بود.". در آغاز بیماران به او در بپا ساختن افزارها و دوربینهای فیلم یاری دادند "ما دوربین‌ها و چراغها را بپا داشتیم و دیوانگان در در جاهاشان در پیرامون اطاق به آوردهٔ فیلمنامه به سامان ایستادند. آنها از دستورهای ما به فروتنی فرمان می‌بردند و بسیار نگاهبان بودند تا که نادرست و نا پسند نباشند. رفتارشان بسیار دل انگیز می نمود و من خرسند بودم که همه چیز خوب پیش می‌رود" اما همینکه آنتونیونی چراغ‌های پردرخشش را روشن نمود بیماران به آشوب آمدند. و "چهره هاشان که تا آنگاه آرام می نمود بناگاه برافروخته و آسیمه گردید. وسپس نوبت به ما شد که هراسان شویم. دوربین گارمان حتی توان آن نداشت که دوربین را از کار بدارد و خاموش کند و من نه در خود این توان میدیدم که بتوانم دستوری دهم. و به فرجام این رانشگار آسایشگاه بود که فریاد سر داد که " بس است . چراغ‌ها را خاموش کنید." و در اطاقی نیمه تاریک، ما انبوه تنهای به هم پیچیده‌ای را می دیدیم که گویی در شکنج مرگ گریبان گیرند". و از این بود آنتونیونی بر آن یازید تا که از فیلم سازی دست بشوید.

در ۱۹۴۰، او به رم رهسپار شد تا به آوند دستیار "کنت ویتوری چینی" به کار پردازد. این کار به درازا نکشید و چندی ازآن پس او به کارمندی بانک و پس از آن برای کار به روزنامهٔ سینمایی پیو ست که ویراستار آن ویتوریو موسولینی پسر رهبر فاشیست ایتالیا بنیتو موسولینی بود. خرده گیری‌های سخت و تند او از فیلم‌های ایتالیایی آن روزگار به پدیداری نشان از ستیزه گری او داشتند در رویارویی با نهاد فاشیسم، که در این چرخه پشتوانهٔ ساختن آن فیلمها را فراهم می نمود، وازین روی بود که نبشته‌های اورا همیشه بریده و درمی دریدند. و در ین گاهان بود که او دوباره به فیلم سازی گرایش گرفت. و در بنیاد فیلمسازی آزمونی به آموختن ارته‌های فیلم پرداخت. و در این هنگام بود که او به نوشتن چند فیلمنامه پرداخت که یکی از آنها "خلبانی باز می‌گردد " بود که آن را با یاری کارگردان نو خاسته‌ای در آن چرخه روبرتو روسلینی نوشت.

در ۱۹۴۳ او به "فرارا" بازگشت و بازرگانی همشهری را پیدا نمود که پذیرا گشت تا که برای نخستین فیلم او سرمایه بگذارد. این فیلمی گواهاک بود از زندگی پر ستوه ماهیگیران همسایه بنام "مردمان درهٔ پو" اگرچه نیروهای فراگرفت آلمانی بخشهای درازی ازین فیلم را از میان بردند ولی خوشبختانه بخشی به درازای ۹ دقیقه از آن بجای ماند که به آوند پیش پرده‌ای برای فیلم "جادو شده"آلفرد هیچکاک در جشنوارهٔ ۱۹۴۷ فیلم ونیز نشان داده شد.

پس از جنگ دوم جهانی آنتونیونی بار دیگر به نوشتن بازکاوی فیلم و ساختن فیلم‌های کوتاه گواهاک، مانند فیلمی از زندگی سپوران رم، پرداخت . او همچنین فیلمنامه‌هایی برای دیگر فیلمسازان همچون فیلمنامهٔ "شیخ سپید" با بازی آلبرتوسوردی را برای فدریکو فلینی نوشت.
فیلم‌شناسی

* مردم پو (۱۹۴۳)
* مردان غبار (۱۹۴۸)
* اولتر لوبلیو (۱۹۴۸)
* خرافات (۱۹۴۹)
* دروغ‌های عشق (۱۹۴۹)
* بومارزو (۱۹۴۹)
* خانه اشباح (۱۹۵۰)
* بند فالوریا (۱۹۵۰)
* داستان عشق۱۹۵۰
* زنی بدون کاملیا (۱۹۵۳)
* شکست خورده (۱۹۵۳)
* عشق در شهر (۱۹۵۳)
* دوست دختر (۱۹۵۵)
* گریه (۱۹۵۷)
* نشانه رم (۱۹۵۹)
* ماجرا ( - (۱۹۶۰
* شب (۱۹۶۱)
* کسوف (۱۹۶۲)
* صحرای سرخ (۱۹۶۴) -
* سه چهره (۱۹۶۵)
* آگراندیسمان (۱۹۶۶)
* نقطه زابریسکی (۱۹۷۰)
* چونگ کو (۱۹۷۲)
* حرفه: خبرنگار (۱۹۷۵)
* راز اوبروالد (۱۹۸۱)
* شناسایی یک زن (۱۹۸۲)
* آنسوی ابرها - (۱۹۹۵
* اروس (۲۰۰۴)

نویسنده : هنگامه - ساعت 22:32 روز یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:,

 




دیوید فینچر (David Fincher )

دیوید فینچر در 28 اگوست سال 1962 در شهر دنور در ایالت کلورادو کشور آمریکا به دنیا آمد. فینچر در سنین بسیار جوانی یعنی از هفده سالگی به سوی عالم فیلم و سینما آمد. فینچر در هفده سالگی به عنوان کار آموز در استودیویاستیون اسپیلبرگ (Steven Spielberg ) و جرج لوکاس ( George Lucas ) مشغول شد. بعد از طی این دوره آموزشی فینچر به طور گسترده به ساخت فیلم های تبلیغی برای تلوزیون روی آورد. کار فینچر به قدری خوب بود که کارخانه های بزرگی از جمله نایک و پپسی کولا به او سفارش کار دادند. همچنین در همین دوره فینچر برای خوانندگان مطرح آمریکا کلیپ های ویدیویی می ساخت.معروف ترین فیلمهای دیویدفینچر عبارتند از: بیگانه ، هفت ، بازی ، باشگاه مشت‌زنی ، اتاق وحشت ، زودیاک ، مورد عجیب بنجامین باتن

فیلم شناسی دیوید فینچر ( در مقام کارگردان )

بیگانه (۳) (۱۹۹۲)
هفت (۱۹۹۵)
بازی (۱۹۹۷)
باشگاه مشت‌زنی (۱۹۹۹)
اتاق وحشت (۲۰۰۲)
زودیاک (۲۰۰۷)
مورد عجیب بنجامین باتن (۲۰۰۸)
شبکه اجتماعی 2010

نویسنده : هنگامه - ساعت 22:23 روز یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:,

 




استنلی کوبریک ( Stanley Kubrick)
کارگردان و تهیه‌کنندهٔ آمریکایی است که یکی از بهترین کارگردانان جهان در قرن بیستم به حساب می‌آید. بیشتر فیلم‌های کوبریک اقتباسات ادبی هستند. فیلمهای کوبریک معمولا جنجالی و همینطور مورد ستایش منتقدان واقع شده‌اند.کوبریک به دقیق بودن و به نمایش درآوردن همه جزئیات دقیق در فیلمهایش معروف بود.به همین علت روش او در فیلمسازی کند و طولانی بوده , تا آنجا که گاهی میان دو فیلم او سالها وقفه می‌افتاده‌است. او در طول ۴۸ سال فعالیت در حیطه کارگردانی تنها ۱۳ فیلم بلند ساخت. سبک‌های گوناگون فیلمهایش و انزوای او چه در روش فیلمسازی و چه در مورد شخصیت فردی وی ,او را مشهور ساخته‌است.استنلی کوبریک یکی از معدود کارگردانان کمالگرا در تاریخ سینما به شمار می‌آید. او و اورسن ولز , دو نابغه دنیای سینما شناخته می‌شوند.

فیلم‌شناسی:
۱۹۹۹- چشمان کاملاً بسته ( چشمان باز بسته )
۱۹۸۷- غلاف تمام فلزی
۱۹۸۰- درخشش
۱۹۷۵- باری لیندون
۱۹۷۱- پرتقال کوکی
۱۹۶۸- ۲۰۰۱: یک اودیسه فضایی
۱۹۶۴- دکتر استرنجلاو: چگونه یاد گرفتم که از بمب نترسم و آن را دوست داشته باشم
۱۹۶۲- لولیتا
۱۹۶۰- اسپارتاکوس
۱۹۵۷- راه‌های افتخار
۱۹۵۶- قتل
۱۹۵۵- بوسه قاتل
۱۹۵۳- ترس و علاقه

نویسنده : هنگامه - ساعت 21:55 روز یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:,

 

 


١- ایرما خوشگله  برنده اسکار 1963  Irma la Douce  دوبله

بازیگران:جک لمون ، شرلی مک لین

2- آپارتمان                  برنده اسکار 1960  The Apartment

اپارتمان را بیلی وایلدر کارگردان معروف  سینما ساخته و جک لمون و شرلی مک لین در ان بازی کرده اند. این فیلم به واقع یکی از زیباترین فیلم های تاریخ سینماست و جذابیت و تازگی فیلم بعد از گذشت سالها هنوز حفظ شده است. ـ داستان: سی سی بکستر (جک لمون) در یک شرکت بزرگ بیمه - با بیش از سی هزار پرسنل - بعنوان کارمندی معمولی مشغول به کار است. در زندگی مجردی بکستر یک مشکل وجود دارد: او نمی تواند هر وقت که خواست به آپارتمانش برود. چرا که آپارتمانش را در اختیار چند نفر از مدیران شرکت قرار می دهد تا مکانی برای ملاقاتهای شبانه آنها با دوست دخترانشان باشد و آنها درعوض به او قول ترفیع مقام می دهند. در این میان بکستر به دختر آسانسورچی - فرن (شرلی مکلاین) - علاقمند می شود.....

3- تعطیلات از دست رفته  برنده اسکار 1945  The Lost Weekend

4- غرامت مضاعف      نامزد هفت اسکار 1973  Double Indemnity

یکی از بهترین های بیلی وایلدر و حتی فراتر یکی از بهترین های سینمای جهان. مخاطبان از ده نمره در سایت فکسون نه و بیست ونه صدم و سایت ای ام دی بی امتیاز هشت و شش دهم داده اند. ـ داستان: والتر نف (مک مورای) زخمی وارد دفتر کارش می شود و خطاب به دستگاه ضبط صدا ماجرای خود را تعریف می کند: این که چطور به عنوان مامور بیمه به خانه آقای دیتریکسن رفته و به خانم خانه، فیلیس (استانویک) دل باخته است. طوری که قبول می کند در نقشه قتل شوهر ثروتمندش ......

5- بعضی ها داغشو دوست دارند  نامزد اسکار 1959  Some Like It Hot

یکی از بهترین فیلم های کمدی ناطق تاریخ سینما. ـ داستان: جو (تونی کورتیز) و جری (جک لمون) دو نوازنده هستند که به تازگی شغل شان را از دست داده اند و وضع مالی شان بسیار خراب است. انها شاهد یک قتل توسط مافیا بوده اند و اکنون مورد تعقیب انهایند. جو و جری در قالب لباس زنانه به گروهی از نوازندگان زن می پیوندد و به کالیفرنیا می روند، جائیکه خود را دفنی وجوزفین می نامند. در گروه دختری ساده و زیبا به نام شوگر (مریلین مونرو) با دفنی رابطه ای دوستانه شکل می دهد. اما جوزفین عاشق او شده است و با لباس مبدل خود را میلیونری تنها معرفی می کند تا دل شوگر را برباید....

۶- هفت عروس برای هفت برادر  Seven Birds For Seven Brothers برنده جایزه اسکار  بهترین فیلم  و  نامزدی 7 اسکار و 2 جایزه بین المللی ١٩۵۴

٧- احمق منو ببوس  Kiss Me Stupid

٨- بلوار سانست  Sunset Blvd جزو 100 فیلم برتر تاریخ سینما

٩- زندگی خصوصی شرلوک هولمز  The Private Life Of Sherlock Holmes

١٠- عشق در بعدازظهر  Love In The Afternoon

١١- خارش هفت ساله    The Seven Year Itch

12- شیرینی شانس       The Fortune Cookie

13- بازداشتگاه 17  Stalag

بعضی از فیلمها هیچ وقت کهنه نمیشوند. در هر دوره و در هر زمانی دیده میشوند و همه در کجا و با هر ملیتی که باشند تحسینشان میکنند. بازداشتگاه 17 نیز یکی از همین آثار است. فیلمنامه ای عالی با طنزهایی دلنشین و در عین حال با نقاط فراز و فرود نفس گیر مثل بقیه آثاری که به زندان و فرار از آن میپدازند. این فیلم یک درام جنگی و در عین حال کمدی محسوب میشود و مانند سایر آثار بیلی وایلدر تا آخرین لحظه تماشاچی را با خود همراه میکند. بازیها در این فیلم بر خلاف بعضی از آثار قدیمی البته بدون در نظر گرفتن روند کلیشه ای اسطوره سازی خاص رایج در آن دوران (که انگار همه می خواهند مثل همفری بوگارت باشند) اصلا تصنعی نیستند . نقش اصلی فیلم را William Holden بازی میکند که این فیلم برای او اسکار بهترین بازیگر مرد سال 1953 را به ارمغان آورد او در برخی آثار دیگر Billy Wilder نیز نظیر Sabrina وSunset blvd. حضور دارد علاوه بر این علاقمندان وسترن او را در Wild Bunch هرگز فراموش نمیکنند. این فیلم در هر لیستی جز آثار برتر و ماندگار تاریخ سینما تلقی میشود و دیدن آن به تمامی علاقمندان سینمای کلاسیک توصیه میشود.

14- آوانتی  Avanti

فیلم آوانتی (Avanti) ساخته فیلم ساز فقید بیلی وایلدر است. بیلی وایلدر که بیشتر در ژانر کمدی فیلم میساخته این فیلمش رو هم در این ژانر و البته ژانر درام و عاشقانه ساخته است. اولین چیزی که می شود راجع به این فیلم گفت داستان بسیار زیبا و پر از انرژی آن است. جک لمون بازیگر بزرگ و پای اصلی فیلم های بیلی وایلدر در این فیلم نقش مردی را بازی می کند که پدرش در یکی از جزیره های ایتالیا مرده و او باید به ان جزیره برود و جسد پدرش را برای خاک سپاری به آمریکا ببرد. اما در این سفر پر از ماجرا اتفاق هایی برایش می افتد که باید دید.....

15- سابرینا    Sabrina

١۶- برگ برنده   Ace In The Hole

 این فیلم در ایران با نام های « کارناول بزرگ » و «تک خال در حفره» نیز شناخته می شود. از تلخ ترین و بدبینانه ترین آثار بیلی وایلدر و تمثیلی از هر جامعه ای که بر مبنای طمع، حرص و بی رحمی شکل گرفته است. داگلاس در نقش خبرنگار بی عاطفه و خشنی که جز به جذاب تر شدن داستان خود به هیچ چیز نمی اندیشد، یکی از جذاب ترین بازی هایش را ارائه داده است. ـ داستان: خبرنگار الکلی به نام چاک انتظار فرصتی را می کشد تا موفقیت گذشته خود را بار دیگر باز یابد. خیلی زود مردی در غاری گرفتار می آید و چاک متوجه می شود که فرصت مورد نظرش را به دست آورده است....